پسر بچه 5


«پسر بچه، فیلمی است که قصد دارد به طور کاملا مستقیم، خشم و اندوه مرا نسبت به اینکه آدمها مجبورند این گونه زندگی کنند ابراز کند»[1]

 

پسربچه، فیلمی از ناگیسا اُشیما (منبع تصویر)

 

فیلم پسربچه[2] جایگاه ویژه ای در آثار اُشیما دارد و تایید دیگری است بر این نظر که نمی توان هیچ دو فیلم این کارگردان را شبیه هم دانست. بر خلاف کارگردان های مولفی مثل اُزو که می توان سبک و تم مخصوص او را در فیلمهایش تشخیص داد، اُشیما در حال قالب شکنی مداوم است (الکساندر جاکوبی، اینجا). بعد از جشنواره بی نظیر جسارت و تجربه گرایی در فیلمهای پیشین، پسربچه با جنبه های کلاسیک و روایت خطی اش، غافلگیرکننده به نظر می آید. اما این سادگی نسبی، عقبگرد نیست بلکه ادامه ی رشدی است که بعضی از استادان به آن می رسند.[3] « وقتی شروع کردم، این تصمیم درونی را گرفتم: این فیلم بزرگداشت دهمین سال کارگردانی من خواهد بود پس عزمم را جزم کردم که به این مناسبت برگردم به دوران تازه کار بودنم. ده سال قبل از آن یعنی سال 1959، در سکوت و تنهایی، اولین فیلمم را ساخته بودم…در طول این ده سال، ساخت هر یک از فیلمهایم مشقت بار و رنج آور بود. برای خودم شهرتی بهم زده بودم و مردم فیلمهایم را با پیش فرض و تصوری که این شهرت ساخته بود، می دیدند…فکر کردم که با این فیلم نه می خواهم خودی نشان دهم و نه این که موضوع اصلی مطبوعات شوم».[4] این فیلم درباره ی پدیده ایست به نام آتاریا (atariya) با کودکان، که در سال 1966 در ژاپن اتفاق افتاد و به موضوع داغ روزنامه ها تبدیل شد. یک پدر و مادر شیاد، با ایجاد تصادف های ساختگی کودکشان با ماشین ها، از رانندگان بی خبری که نمی خواستند پای پلیس وسط کشیده شود، اخاذی می کردند و از شهری به شهری دیگر نقل مکان می کردند.

قرار گرفتن خانواده در مرکز فیلم، هم اشاره ی کنایه آمیزی است به موضوع مورد علاقه ی اُزو (الکساندر جاکوبی، اینجا) و هم تصویر هجو آمیزی است از خانواده مقدس[5] . این اشاره ی مذهبی با دیالوگی در فیلم کامل تر می شود؛ پسر بچه از مادرش می پرسد آیا کریسمس روز مرگ مسیح است و مادرش جواب می دهد نه روز تولدش است.[6] مساله ی ژاپن و حکومت آن (که تا حدودی به وضعیت آن در پست قبل اشاره شد) در این فیلم هم خود را نشان می دهد. ژاپن – زندان، سرزمینی است محصور میان دریا که هیچ راه گریزی از ماموران حکومت، برای این خانواده وجود ندارد.[7] اما این تم، تبعات فرمی و گرافیکی خود را در اغلب فیلمهای اُشیما به همراه دارد که شاخص ترین آن حضور پرچم ژاپن (هینومارو)[8] است. در پسربچه، این حضور هم با نمایش پرچم در صحنه های مختلف مورد تاکید قرار می گیرد و هم آنگونه که جاناتان رُزنبام (اینجا) اشاره می کند، در یکی از صحنه های به یاد ماندنی، شکلی کاملا استعاری به خود می گیرد.

 

استعاره ای از پرچم ژاپن، (منبع تصویر)

 

لینک نوشته ی وحید مرتضوی، وبلاگ گرینگوی پیر، درباره این فیلم (*)

 


[1] Oshima, entretien avec Pascal Bonitzer, Michel Delahaye et Sylnie Pierre, Cahier du Cinéma n 218, mars 1978, p. 25.

[2] Shonen   که در انگلیسی به «پسر» و در فرانسه به «پسربچه» ترجمه شده است

[3] Louis Danvers & Charles Tatum Jr., Nagisa Oshima, p. 133, Cahier du CinémaCollection Auteurs, 1986

[4] این نقل قول از نوشته ی مورخ 1969 اُشیما درباره این فیلم انتخاب شده است:

Nagisa Oshima, Écrits 1956-1978 Dissolution et jaillissement, pps. 192-207, Cahier du Cinéma Gallimard, 1980

[5] Holy Family   خانواده ی مقدس شامل: عیسی در کودکی، مریم باکره و یوسف

[6] Louis Danvers & Charles Tatum Jr., Nagisa Oshima, pps. 133-141, Cahier du CinémaCollection Auteurs, 1986

[7] Ibid

[8] Hinomaru به معنی دایره خورشید که اشاره به دایره قرمز پرچم ژاپن دارد

 

 


پاسخ دادن به احسان ن لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 ‎افکار در “پسر بچه