جف نیکولز


ویژه نیمه‌شب 2

ویژه نیمه‌شب نقشه‌ی یک سفر اکتشافی است. شاید آرزوی یک سفر اکتشافیِ بلندپروازانه. جف نیکولز نقشه‌ی سفر را به‌دقت می‌کشد، برای خودش و برای آلتون. پسرکِ فیلم، انگار دعای مستجاب‌شده‌ی دیوید در هوش مصنوعیِ اسپیلبرگ است. کودک-رُبات سرانجام به کودک-انسان بدل شده؟ انسان، نه واقعا. ویژه نیمه‌شب به هوش مصنوعی نزدیک شده؟ نه کاملا. آلتون همانند دیوید در سفر است. و سفر برای جف نیکولز سفر در دل تاریکی است با انعکاس نورهای خیره‌کننده که هاله‌ای از رنگ آبیِ فرازمینی را در عدسی دوربین می‌پاشد. آلتون در انتها به مقصد می‌رسد، جف نیکولز نمی‌رسد. چه اهمیتی دارد؟ قصدِ یک سفر شگفت‌انگیز به‌اندازه‌ی مقصد مهم است.


ماد 4

 

ماد، جف نیکولز، 2012 (منبع تصویر)

از دیدن مادِ جف نیکولز می‌شود سر شوق آمد، همان‌طور که از خواندن ماجراهای هکلبری فین می‌شود کیف کرد. پسربچه‌ی نوجوان، می‌سی‌سی‎پی، دوستی با مرد فراری، عشق و خلاصه مواد خامی که برای ساخت دنیای نوجوانی و دیالکتیکش با دنیای آدم‌بزرگ‌ها لازم است، در مکانیک ساده‌ی ماد چفت‌وبست سالم‌شان را پیدا می‌کنند. کمی پیشتر، قلمروی طلوع ماهِ وس اندرسون قلمرویی برای ابراز دنیای نوجوانی گسترده بود. جف نیکولز در ماد همچون فرشته‌ی نگهبانی در کنار اِلیس حاضر است تا از گزند سوانح و آدم‌های شریر حفظش کند و در سلوکش از مرتبه‌ی یک بچه‌ی چشم‌وگوش بسته – به حال و روزش در اولین قرار عاشقانه با مری لی نگاه کنید – تا مقام مرد کوچکِ سرد و گرم چشیده همراهی‌اش کند. فیلم، با برآوردن آرزوی‌ اِلیس درباره‌ی مادِ شیدای فراری به آخر می‌رسد. برادران داردن هم فرشته‌ی نگهبانِ سیریل، آن پسرک یک‌دنده‌ی دوچرخه‌سوار بودند تا از بلایا و آسیب‌ها و البته ناملایمات آدم‌بزرگ‌ها جان سالم به‌در ببرد. اگر که سینما نتواند دست‌کم وقتی پای بچه‌ها در میان است گاه دنیایی زیباتر از جهنمی که در آن هستیم بسازد، پس به چه‌کار می‌آید؟ قدر این دنیاهای زیبا برای نوجوان‌ها وقتی بهتر فهمیده می‌شود که فانتزی‌هایِ آبکیِ خوش‌فروشِ هری‌پاتری را به یاد بیاوریم.