کیارستمی در کایه دو سینما
نام کتاب: کیارستمی در کایه دو سینما
گردآوری و ترجمه: مسعود منصوری
ناشر: چشمه (گیلگمش)، 1400
مقدمۀ کتاب:
مرگ نابهنگام عباس کیارستمی برای ما دوستداران سینمای او سرچشمۀ اندوهی بزرگ بود. اما باید اعتراف کنم که پشت این اندوه، برای من، احساس ناخوشایند دیگری هم بود و آن اینکه سینمای او را آنطور که باید و شاید نشناخته بودم. بخشی از فیلمهای اولیۀ او را ندیده بودم و برای خواندن آنچه دربارهاش نوشته بودند وقت کافی نگذاشته بودم. خلاصه کنم، ماتم مرگ خیلی زود جایش را داد به اضطرار جستجو. از میان منابع غیرایرانی بیش از همه نویسندگان فرانسوی در مسیر این جستجو الهامبخش من بودند و شوق ترجمه را دلم انداختند. مدت زمانی از انتخاب متنها برای ترجمه نگذشته بود که دریافتم سینمای عباس کیارستمی چنان طیف گستردهای از نوشتهها را برانگیخته است که یک انتخاب دلبخواهی نمیتواند به کتابی یکدست بینجامد. این بود که در وهلۀ اول باید تصمیم میگرفتم کدام طیف از نویسندگان فرانسوی را میخواهم در نظر آورم. به سخن دیگر، انتخاب یک «کانتکستِ» مشخص برای صحبت از سینمای او ضروری مینمود.
آنچه در صفحات بعد میخوانید ترجمۀ گزیدهای از نوشتههای مجلۀ کایه دو سینما است درباۀ فیلمهای عباس کیارستمی. این انتخاب دو دلیل داشت. نخست اینکه، کیارستمی یکی از مهمترین سینماگران معاصر برای این مجلۀ پرآوازه بوده است. کایۀ متأخر برای کمتر سینماگر معاصری پروندهای پنجاه صفحهای کار کرده است. این پروندۀ مفصل با نام «شما که هستید آقای کیارستمی؟» همزمان با مرور جشنوارۀ لوکارنو بر آثار او، در سال 1995، منتشر شد. به این اضافه کنید ریویوها و مقالات پرشمار دربارۀ آثار او را. گزیدهای از این مطالب در قالب یک کتاب، در سال 2008، توسط انتشارات این مجله بازنشر شد. مضاف بر اینها، باید در نظر آورد که روی جلد مجلۀ کایه دو سینما، که به طور سنّتی محل تکریم سینماگران است، در سه نوبت تصویری از سینمای کیارستمی نقش بست: زیر درختان زیتون، باد ما را خواهد برد و ده. فیلمنامۀ دو فیلم آخر از این سه فیلم نیز توسط انتشارات مجله چاپ شد. اما دلیل دوم برای محوریت دادن به کایه دو سینما در صحبت از سینمای کیارستمی این کنجکاوی است که سنّت نقّادی کایه دو سینما چه نگاهی به سینمای معاصر دارد؟ برای اینکه به دام کلّیبافی نیفتیم ناچاریم یک موضوع مشخص را در این سنّت پی بگیریم و آن را باب آشنایی کنیم. در این کتاب، سینمای کیارستمی چنین کارکردی نیز میتواند داشته باشد. خوانندۀ ایرانی که با فیلمهای کیارستمی خوب آشناست این فرصت را دارد تا آنها را این بار از دریچهای کایهای ببیند. پیش از این، ماهنامۀ سینمایی فیلم در چند مورد این فرصت را برای ما فراهم کرده بود.
این کتاب را در سه بخش میخوانید. در بخش نخست، مقالههایی آمدهاند که به فیلمهای کیارستمی از مسافر تا مثل یک عاشق میپردازند. این مقالهها را به ترتیب زمانیِ فیلمهای کیارستمی پشت هم چیدهام و نه تاریخ انتشارشان در مجله. بخش دوم این کتاب شامل پنج گفتوگوی کایهدوسینماست با کیارستمی دربارۀ فیلمهای اخیر او. در بخش سوم، نوشتههای کوتاهی را پیشرو دارید که از پروندۀ «شما که هستید آقای کیارستمی؟» انتخاب کردهام. این ریویوها که از اولین فیلم کیارستمی، نان و کوچه، تا زیر درختان زیتون بسط مییابند، به ملاقاتهای کوتاهِ ایستگاه به ایستگاه میمانند که در هر توقف تصویری اولیه از انعکاس سینمای کیارستمی در کایه دو سینما به دست میدهند. مقالهای که پیش از این بخشها و به عنوان مقدمه میآید، تنها نوشتۀ پس از مرگ کیارستمی در این کتاب است. انتخاب مقالهای از اَلَن برگالا (با نام کیارستمی و کایروس) برای آغاز این کتاب از روی تصادف نبوده است. نوشتههای برگالا در کایه دو سینما و خارج از آن، و فعالیتهای او برای معرفی آثار و دنیای عباس کیارستمی، چراغ راه من در مسیر شناخت دوبارۀ سینماگر محبوبم بوده است. شوق تقسیم آنچه در مسیر این شناخت آموختهام بود که دشواریهای ترجمه را برایم دلپذیر کرد.