بازن/ولز


 

 

این چند خط را از کتاب André Bazin نوشته ی Dudley Andrew ترجمه کردم، به طور دقیق تر از موخره ی آن به قلم Jean-Charles Tacchella ؛ فکر کردم شرح ملاقات بازَن و ولز در سالروز تولد (6 می) کارگردانی که بازن او را رنسانسیِ قرن بیستم می نامید، بی مناسبت نباشد: « …آندره نسبت به ملاقات کردن فیلم سازها محتاط بود. شاید پیش خودش می ترسید نکند استقلالِ قضاوتش را از دست بدهد، اما ولز او را به سوی خودش می کشید. یک شب کاری کردم ولز به سینه کلوبی بیاید که آندره آنجا امبرسون ها را نمایش می داد (فیلمی که خودِ ولز تمام شده اش را ندیده بود). بازن و ولز خیلی زود با هم گرم گرفتند. بعد از شکستِ فیلم مکبث در جشنواره ی ونیز 1948، شب را در بارِ اکسلسیور گذراندیم. برای این که حالِ ولز را خوب کنیم، نقاط قوت فیلمش را به او گوشزد می کردیم و به او می گفتیم که نباید به دل بگیرد. آن شب آنقدر مشروب خوردیم که به اتفاقِ ولز به خاطر پایان گرفتن کارش در آمریکا به گریه افتادیم».

 

 

‎پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *