فیلمهایی هستند که بهحدِ کمال در رابطهی انسان و شهر موشکافی میکنند، شبِ (1961) آنتونیونی یکی از آنهاست. میشود پرسهزدنِ لیدیا در شهر را همچون نقدی پدیدارشناسانه بر شهرِ مدرن، از فیلم و قصهاش جدا کرد و بارها به تماشایش نشست. اجازه بدهید آن نمای معروف را اینبار از نگاه رُنه پرِدال، از پیشگامانِ مطالعات سینماییِ فرانسه، ببینیم: «در نمای مشهورِ لیدیا در حالِ قدم زدن در خیابان، او را کوچکاندازه در زیر و سمت چپِ دیواری صیقلی به ارتفاع پنج طبقه که به سمتش خم شده میبینیم. در چنین جهانیست که عشق رو به زوال میگذارد»* [تاکید از من].
*نقل قول را از این کتاب آوردهام:
Prédal, René (1991). “Antonioni ou la vigilance du désir” Ed. Cerf
عکس ها را از روی فیلم برداشته ام.
ممنون مهندس جان
لطف داری ادریس : –)
مم نون جناب منصوری.
گمان می کنم ادم ها, اول از درون کوچکند نسبت ب ادم بودن, و نتیجه می شود کوچک شدن بشر نسبت ب محیط پیرامون, ک اتفاقن خودش ساخته است
ممنون از اظهار نظرت احسان جان،
اینجا به نظرم بیشتر موضوع به تاثیر محیط بر روابط بین انسان ها برمی گردد. به قول فضلا از دست رفتن «حس مکان» در شهرسازی مدرن و …