پیشدرآمدی بر هولی موتورز 3
منبع تصویر +
پاریس. یکی از شبهای اوائل پاییز. کلیسای سَن مِری در همسایگیِ مرکز فرهنگیِ ژرژ پُمپیدو گروهِ فیلمسازیِ کوچکی را در خود جا داده بود. صحنهای که برداشتِ آن گویا خیالِ نهایی شدن نداشت، به میانپردهای موزیکال میمانست. سیزده سال میشد که لئوس کاراکس هیچ فیلم بلندی نساخته بود. تکرار: بار دیگر دُنی لَوان پا به درون گذاشت. سر و وضعش آلکس در عشاقِ پُننُف را به خاطر میآورد. آکاردئونی از شانه آویخته بود. نتهای کمرمق در بلندای ساختمان طنین میانداختند و محو میشدند. بهناگاه از پشت ستونها نوازندههای دیگری سربرآوردند که انگار با قدمهای جاندارِ کاراکترِ اصلی به حرکت درآمده بودند. دوربین پابهپای ارکستر در شبستانِ کلیسا دور میزد. پلان – سکانس چهار دقیقه طول کشید. کاراکس بازهم راضی نشد. او با باریکبینی و کمالطلبی کوچکترین درنگِ دوربین را برنمیتابید، کوچترین تاخیر در حرکتِ نوازندهها را، حتا برای چند ثانیه. برای رسیدن به روانترین حرکتِ ممکن، گفتگویی میان سینماگر، مدیر فیلمبرداری (کارولین شامپُتیه) و متصدیِ استدیکم درگرفت. صحنه از نو تکرار شد. توجه به حرکت بدنها مهمترین اولویت بود. به گفتهی دُنی لَوان: «در کار با لئوس، بر کورئوگرافی و حرکات بدن بیشتر از روانشناسی تکیه میشود».
کایه دو سینما که آن شب به کلیسای سَن مِری دعوت شده بود، در نخستین شمارهی سال 2012 و در گزارشی از فیلمهای در راه، نوشت : «هولی موتورز به عنوان یکی از خاصترین پروژههای سال اعلام حضور میکند». این مجله بارها و بارها در طول سال به لئوس کاراکس و هولی موتورز پرداخت و دستآخر آنرا بر صدرِ فیلمهای سال نشاند…
رجوع کنید به پروندهی هولی موتورز در «تجربه»ی شهریورماه 92