جنگ 3 This entry was posted in شعر on آوریل 30, 2012 by مسعود www.zoghalmag.com© جنگ شده بود هجوم سربازها به خانه ها و خاطره ها به قاعده بود کُشته ها و پُشته ها به قافیه
پاسخ ↓ منا می 2, 2012 at 4:16 ق.ظ همیشه زشت ترین و کریه ترین چیزی که می توانستم تصور کنم جنگ بوده. شاید به دلیل این باشد که متولد سال جنگ بوده ام. تا حالا نشنیده ام هیچ حیوانی همنوع خودش را بکشد الا این دوپای متفکر!
پاسخ ↓ مسعود ارسال نویسنده می 3, 2012 at 3:25 ق.ظ فکر می کنم جنگ یکی از نادر چیزهایی است که همه درباره ی زشتی اش اتفاق نظر دارند.
همیشه زشت ترین و کریه ترین چیزی که می توانستم تصور کنم جنگ بوده. شاید به دلیل این باشد که متولد سال جنگ بوده ام. تا حالا نشنیده ام هیچ حیوانی همنوع خودش را بکشد الا این دوپای متفکر!
فکر می کنم جنگ یکی از نادر چیزهایی است که همه درباره ی زشتی اش اتفاق نظر دارند.
آفرین.آفرین…