تقویم 4


تقویم من

با تنِ تو تنظیم می‌شود،

نوروزش

روز نخستِ توست پس از زمستانِ سپیدت.

کدام راه می‌رساند

مرا به تو

و سنجاب‌های گرسنه را به تکه نانِ روی تراس؟

همه‌ی راه‌ها زیر برف است.

نه آن‌همه کاج بلند – غرق در لامپ‌های رنگارنگ

نه تیرهای افراشته‌ی انتقال برق،

که تنها نوک سبابه‌ی توست – با لاک سرخِ روی ناخن

بیرون مانده از بهمن.

دهانم را به برف می‌چسبانم

و زیر نورِ کم‌دوامِ عصر،

تمام کتاب‌های جهان را

روی پوست سپیدت زبان می‌زنم

و هنوز معتقدم،

که به تو

سخت عاشقم.

 


‎پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 ‎افکار در “تقویم