دیوید گوردون گرین؛ بخش سوم: پرنس آوالانچ / فیلمخانه‌ی 9 6


 

پرنس آوالانچ، دیوید گوردون گرین (2013)

… تا این فیلم، دیوید گوردون گرین سینماگری بوده است با دو چهره؛ هم‌چون ژانوس که خدای دروازه‌ها و گذرهاست. مسیرها و سفرها پیش از این هم نقشی تعیین‌کننده در اغلب فیلم‌های او داشته‌اند، اما «راه» هیچ‌گاه این‌چنین به کانون فیلم‌های او در نیامده بود. یک چهره‌ی گرین رو به ترنس مالیک دارد. 24 ساله که بود اولین فیلم بلند اما کوچکش را ساخت تا همان اولین قدمش مساوی شود با جهشی بلند. جرج واشینگتن (2000) خیلی‌ها را یاد سینمایی از مالیک انداخت که طعمِ گومو از هارمونی◦ کورین می‌داد. مالیک که همواره سینماگر محبوبِ گرین بوده، تهیه‌ی فیلمی به کارگردانی او را تقبل کرد: جریان زیرینِ آب (2004). به‌این ترتیب، با احتساب همه‌ی دخترانِ واقعی (2003)، فیلم دوم، می‌توان از تریولوژی گرین سخن گفت: نمایشِ شهرهای کوچکِ جنوبِ آمریکا، ایستگاه‌های متروکه‌ی قطار، قبرستان ماشین‌ها، مکان‌های رهاشده در تصرف خزه‌ها و علف‌ها، و انسان‌هایی در حاشیه با فقدان‌ها و دردهای ناگفتنی. گاه این سه فیلم را همان‌قدر «جنوبی» می‌دانند که داستان‌های ویلیام فاکنر و فلاری اُکانر را. چهره‌ی دوم گرین اما، رو به راهی یکسره متفاوت دارد. کارگردان محبوب دیگرش کسی‌ست که بیشتر به ساخت فیلم‌های کمدی و سریال‌های تلویزیونی شهره است: جود آپاتو. او بود که پنجمین فیلم بلند گرین را تولید کرد. پاین‌اپل اکسپرس (2008) کمدی-اکشنی بود که فصل متفاوتِ فیلمسازیِ گرین را آغاز کرد. با عالی‌جناب (2011)، «راه» در قالب افسانه‌ی شهسواران و جادوگران و هیولاها در آثار گرین برجسته شد و پرستار بچه (2011) همانند پاین‌اپل اکسپرس، اما این‌بار در قالب کمدیِ نوجوان‌ها، راه‌ها و پرسه‌ها و تعقیب‌وگریزها را به دلِ شهر کشاند…

بخشی از پرنس آوالانچ؛ حکایت راه‌ها / مسعود منصوری / فصلنامه‌ی فیلمخانه شماره‌ی 9


‎پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

6 ‎افکار در “دیوید گوردون گرین؛ بخش سوم: پرنس آوالانچ / فیلمخانه‌ی 9