گاس ون سنت
سینمای بیرون 4
حالا چهار فیلم شده که از خود میپرسیم مرگ نزد گاس ون سنت چه معنایی بهخود میگیرد. با جری، فکر کردیم که مرگ تنها نتیجهی اختیار یا از روی تصادف است – چیزی نیست مگر سرابی در صحرا. با فیل، پنداشتیم که سینماگر با کنار گذاشتنِ جبرگراییها حادثهی کلمباین را تهی از معنا میکند یا برعکس، مغلوب تقدیرگرایی میشود. با آخرین روزها، راغب شدیم خودکشیِ بلیک را عملی تلقی کنیم که بهطور قطع اتفاق خواهد افتاد – با آن سمفونیِ پیشگویانه که آوازهخوان را قادر ساخت تا با فراسو آشنا شود پیش از آنکه در آن فرو غلتد / امانوئل بوردو، کایه دو سینما
لینک دانلود:
چارگانهی گاس ون سنت در «فیلمخانه»ی 8، ویژهنامهی بهار 4
Gas Van Sant
Harmony Korine©
… امروزه هنر گاس ون سنت به همراه دیگران راهی باز میکند برای قوّتِ دوباره بخشیدن به تصویر، راهی که هیچگونه دِینی به بازماندگان منریسم ندارد: شکوه سینما بهسوی پارکی هدایت میشود که پارانویا در آن رنگ میبازد. الکس نمیداند با این رازِ مگو چه کند. به توصیهی مِیسی، همهی ماجرا را در نامهای خطاب به او مینویسد و در آتش میاندازد. در آخرین لحظهها، با پراکنده شدن خاکستر نامه و نه با پذیرفتن نشانههای قتل است که گاس ون سنت درخشش پسرک را رقم میزند. نه اندیشه ورزیدن بلکه به فراموشی سپردن؛ نه اصلاح شدن بلکه مرور کردن؛ و سرانجام نه تابش نور حقیقت بلکه یک سینماست که امکان مشاهدهی سرمنشأ و مرگ را زیر نوری که از تلاطمشان برمیخیزد مهیا میکند – نظارهی تماسشان در یک آن، حادثشده در فضایی بیکران…
سینمای بیرون/امانوئل بوردو/کایه دو سینما/ ترجمهی مسعود منصوری