حالا چهار فیلم شده که از خود میپرسیم مرگ نزد گاس ون سنت چه معنایی بهخود میگیرد. با جری، فکر کردیم که مرگ تنها نتیجهی اختیار یا از روی تصادف است – چیزی نیست مگر سرابی در صحرا. با فیل، پنداشتیم که سینماگر با کنار گذاشتنِ جبرگراییها حادثهی کلمباین را تهی از معنا میکند یا برعکس، مغلوب تقدیرگرایی میشود. با آخرین روزها، راغب شدیم خودکشیِ بلیک را عملی تلقی کنیم که بهطور قطع اتفاق خواهد افتاد – با آن سمفونیِ پیشگویانه که آوازهخوان را قادر ساخت تا با فراسو آشنا شود پیش از آنکه در آن فرو غلتد / امانوئل بوردو، کایه دو سینما
لینک دانلود:
درود و سپـاسِ فـراوان.
زنده باشی احسان، امیدوارم دوست داشته باشی. امانوئل بوردو از نظر من یکی از بهترینهای دههی اخیر کایهست که متاسفانه در دورهی جدید حضور نداره.
ممنون مسعود جان
لذت بردم از خوندنش
من همیشه برام سوال بود که چرا اسم فیلمش هست”فیل”
میشه یه توضیح بیشتر در این مورد بدی؟
رضا جان، راستش من نظرات مختلفی دربارهش خوندم. مثلا
Reviewer Dennis Schwartz says the title comes from Alan Clarke’s 1989 film of the same name about revenge killings in Northern Ireland. Clarke apparently intended the title to refer to “the thing affecting everybody that nobody wants to talk about” (3). Schwartz says that Van Sant initially understood it to refer to the parable of several blind men describing an elephant by each touching a different part; extending the meaning to refer to the infinite perspectives each of us can bring to the one thing.
کل مقاله رو هم میتونی از این لینک بخونی
http://sensesofcinema.com/2005/the-metaphysics-of-violence/elephant-2/