تنها انسان‌ها بال دارند 8


 

مقاله‌ی «تنها انسان‌ها بال دارند» را اِروِه ژوبر-لورانسین درباره‌ی باد برمی‌خیزدِ میازاکی برای کایه دو سینما (ژانویه‌ی 2014) نوشت. او استاد دانشگاه (Paris Ouest) است و کتابی بر کارهای میازاکی نوشته است. حوزه‌ی فعالیت او به‌جز انیمیشن، به سینمای پازولینی و آثار آندره بازَن  هم کشیده می‌شود. او در کتاب Opening Bazin همکار دادلی اندرو بوده است.

 «تنها انسان‌ها بال دارند» را برای فصلنامه‌ی فیلمخانه ترجمه کردم. فایلش را می‌توانید در قالب پی.دی.اف از لینک زیر دریافت کنید. پاره‌ای تغییرات ناهماهنگ پیش از نشر اتفاق افتاد که در این نسخه نیست.

TheWindRises-mmansouri


پاسخ دادن به مسعود لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 ‎افکار در “تنها انسان‌ها بال دارند

  • محمّد

    فیلمِ میازاکی را ندیده‌ام. به‌همین‌خاطر، گرچه مقاله را در “فیلمخانه” دیده‌ام، برای خواندن دست نگه داشته‌ام. این نُسخه را دانلود کردم تا، فقط، ببینم صفحه‌آرایی چگونه‌ست.
    تیزیِ لبه‌های فونتی که در این نُسخه به‌کار رفته، تمرکزِ نگاه را به‌هم می‌زند (اسمِ فونت را نمی‌دانم). فاصله‌ی سطرها قدری زیاد است (فضای سفید، بیش‌تر، به چشم می‌آید) و عکس‌ها کاش زیباتر روی متن می‌نشستند (در این‌حالتْ خالی‌ماندنِ اطرافِ تصاویر ساده‌انگارانه به‌نظر می‌رسد. یک ایده‌ می‌توانست این باشد که برخی عکس‌‌ها، در امتداد افقی، جابه‌جا می‌شدند و باقیِ فضا را ادامه‌یِ متن پُر می‌کرد.)
    چون نُسخه‌ی دیجیتال (مقاله‌یِ) “هنرِ فیلِ سفید دربرابرِ موریانه”، پیش‌تر، در همین وب‌سایت، منتشر شده، آدم مجبور می‌شود مقایسه کند (آن‌جا نوشته‌اید که صفحه‌آرایْ کارِ دوستی‌ْ گرافیست است، ولی این، ضعفِ گرافیکِ باقیِ کتابچه‌ها را توجیه نمی‌کند)
    طبعاً انگیزه‌یِ انتشارِ در وب‌سایتْ امکانِ خوانده‌شدن در مقیاسِ گسترده‌تری‌ست، ولی این نمی‌تواند ضعفِ گرافیکِ ‌PDFها را (به‌استثنایِ “هنرِ موریانه…”، که آشکارا زیباتر از گرافیکِ “سینماوادبیات” است) توجیه کند ــــــ به‌ویژه که شما معمارید.

  • محمّد

    فیلمِ میازاکی را ندیده‌ام. به‌همین‌خاطر، گرچه مقاله را در “فیلمخانه” دیده‌ام، برای خواندن دست نگه داشته‌ام. این نُسخه را دانلود کردم تا، فقط، ببینم صفحه‌آرایی چگونه‌ست.
    تیزیِ لبه‌های فونتی که در این نُسخه به‌کار رفته، تمرکزِ نگاه را به‌هم می‌زند (اسمِ فونت را نمی‌دانم). فاصله‌ی سطرها قدری زیاد است (فضای سفید، بیش‌تر، به چشم می‌آید) و عکس‌ها کاش زیباتر روی متن می‌نشستند (در این‌حالتْ خالی‌ماندنِ اطرافِ تصاویر ساده‌انگارانه به‌نظر می‌رسد. یک ایده‌ می‌توانست این باشد که برخی عکس‌‌ها، در امتداد افقی، جابه‌جا شوند و باقیِ فضا را ادامه‌یِ متن پُر کند.)
    چون نُسخه‌ی دیجیتال (مقاله‌یِ) “هنرِ فیلِ سفید دربرابرِ موریانه”، پیش‌تر، در همین وب‌سایت، منتشر شده، آدم مجبور می‌شود مقایسه کند (آن‌جا نوشته‌اید که صفحه‌آراییْ کارِ دوستی‌ْ گرافیست است، ولی این، ضعفِ گرافیکِ باقیِ کتابچه‌ها را توجیه نمی‌کند)
    طبعاً انگیزه‌یِ انتشارِ در وب‌سایتْ امکانِ خوانده‌شدن در مقیاسِ گسترده‌تری‌ست، ولی این نمی‌تواند ضعفِ گرافیکِ ‌PDFها را (به‌استثنایِ “هنرِ موریانه…”، که آشکارا زیباتر از گرافیکِ “سینماوادبیات” است) توجیه کند ــــــ به‌ویژه که شما معمارید.

    • مسعود ‎ارسال نویسنده

      خيلى ممنونم محمد عزيز از وقتى كه گذاشتى و مرا در جريان ايرادات به جايت قرار دادى. بخش مهمى از ضعف گرافيكى البته به خاطر گرافيست نبودن من است، بخشى هم برمى گرد به عدم تسلط من بر نرم افزار و در دسترس نبودن فونتهاى دلخواهم و صد البته فرصت اندكى كه مى توانم بگذارم كه اميدوارم كم كم حداقل بخشى از اين موارد اصلاح شود…